آقا سپهرآقا سپهر، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

سپهر امید زندگی

یه تولد خودمونی و یه سفر به یاد موندنی ...

امروز تولد گل پسره و ما تصمیم داریم هفته دیگه واسش یه تولد بگیریم که همه بتونن بیان ... خب حیفمون اومد توی روز اصلی تولد گل پسر جشنی نگیریم... واسه همین هم یه تولد کوچولوی سه نفره گرفتیم ...  خیلی زیاد خوش گذشت ... با اینکه گل پسر اصلا واسه عکس گرفتن باهامون همراهی نکرد ... صبح روز بعد از تولد هم یه سفر کوچولوی یه روزه رفتیم درود که اونجا هم حسابی بهمون خوش گذشت ...  اینم چند تا عکس فقط برای یادگاری  بازی با دوستان و شادمانی گل پسر ... آب بازی با بابایی ... عاشقتونم عزیزای دلم ... فدای چشمای قشنگت ... دوستت دارم نفسم ...
28 خرداد 1397

خرداد 97

سلام فرشته قشنگم ... روزهایی که دارن مثل برق و باد میگذرن دیگه برنمیگرده و من این روزها احساس میکنم که یه وقتی چقدر دلم برای این روزهامون تنگ میشه ... پس خوبه که خاطرات قشنگت رو هر چند کم ثبت کنم ...  این روزا اینقدر بازیگوش و شیطون شدی که کمتر فرصت میکنم بیام به اینجا سر بزنم ... گل پسر این روزا حسابی ددری شده و  دوست  داره هر روز بره ددر ... بماند که به محض اینکه پامون میرسه به کوچه با هر زبونی بهم میفهمونی که بذارمت زمین تا راه بری ... معمولا هم هر طرفی دوست داری میری و منم مجبورم تسلیم شم پسر طلا کارای زیادی جدیدا یاد گرفته . وقتی  میپرسم ساعت چنده میگه  دَه  یا دو ...   چشم و ...
19 خرداد 1397
1